وسایل نقلیه به آلمانی
یادگیری استفاده از وسایل نقلیه در آلمان یکی از کارهای روزمره و ضروری برای افرادی است که در این کشور زندگی می‌کنند یا به آن سفر می‌کنند. وسایل نقلیه به آلمانی: Fahrzeug است.
برای این که بتوانید به راحتی و با اطمینان از وسایل نقلیه عمومی و خصوصی استفاده کنید، لازم است با اصطلاحات و عبارات مرتبط آشنا شوید. این موضوع نه تنها به شما کمک میکند تا در سفرها و رفت و آمدهای روزمره خود راحت‌تر باشید، بلکه باعث می‌شود تا تجربه بهتری از زندگی در آلمان داشته باشید.
یکی از بهترین روش ها برای یادگیری زبان آلمانی استفاده از دوره های آموزشگاه زبان آلمانی جرمن لنگوئیج است. آموزشگاه زبان آلمانی جرمن لنگوئیج برای شما به صورت دقیق 3 راه برای یادگیری زبان آلمانی فراهم کرده است.
اولین راه، یادگیری زبان آلمانی به صورت رایگان است. شما می‌توانید برای یادگیری رایگان به وب سایت آموزشگاه زبان آلمانی جرمن لنگوئیج مراجعه کرده. آموزش رایگان زبان آلمانی موثر است اما نه به صورت کامل، بهترین روش برای یادگیری زبان آلمانی روش دوم و سوم است.
روش دوم، شرکت در دوره های آنلاین زبان جرمن لنگوئیج است. این روش یکی از پر طرفدار ترین روش ها است، زیرا در این روش برای یادگیری کافی است دسترسی به اینترنت داشته باشید.
روش سوم، شرکت در دوره های فشرده در آموزشگاه زبان آلمانی جرمن لنگوئیج است. این دوره ها در 3 ماه کاری برگزار می‌شود و شما برای آزمون گوته آماده سازی میکند.
در این درس اسم وسایل نقلیه مختلف به زبان آلمانی را یاد می‌گیرید. با جرمن لنگوئیج برای شناخت لغات پر کاربرد زبان آلمانی همراه باشید.
لیست وسیله های نقلیه به آلمانی
در این بخش برای شما لیست تمامی وسیله های نقلیه را به صورت لیستی برای شما آماده کرده‌ایم. یکی از اینکار ها این است که شما بتوانید در کمترین زمان نام و تلفظ درست این کلمه ها را یاد بگیرید.
| آلمانی | فارسی | تلفظ فارسی به آلمانی | تلفظ آلمانی |
|---|---|---|---|
| Auto | خودرو | آوتو | ˈaʊ̯to |
| Bus | اتوبوس | بوس | bʊs |
| Fahrrad | دوچرخه | فارراد | ˈfaːʁʁat |
| Zug | قطار | تسوگ | t͡suːk |
| U-Bahn | مترو | او-بان | ˈuːˌbaːn |
| S-Bahn | قطار حومه‌ای | اس-بان | ˈɛsˌbaːn |
| Taxi | تاکسی | تاکسی | ˈtaksi |
| Motorrad | موتورسیکلت | موتوراد | moˈtoːʁat |
| Schiff | کشتی | شیف | ʃɪf |
| Flugzeug | هواپیما | فلُوک‌تسویگ | ˈfluːk͡tsɔʏk |
| Fähre | قایق | فِهِرِه | ˈfɛːʁə |
| Lastwagen | کامیون | لاست‌واگن | ˈlastˌvaːɡn̩ |
| Roller | اسکوتر | رولر | ˈʁɔlɐ |
| Segway | سگ‌وی | سِگ‌وی | ˈsɛɡweɪ |
| Elektroauto | خودرو برقی | الکتروآوتو | eˈlɛk.tʁoˌʔaʊ̯to |
اصطلاحات وسایل نقلیه به آلمانی
یکی از مهمترین بخش های این مقاله استفاده درست از اصطلاحات درباره وسایل نقلیه است. ما برای شما در این بخش برای هرکدام لیستی فراهم کرده‌ایم.
اصطلاحات خودرو
در این بخش برای شما لیستی از اصطلاحات تردد با ماشین را آورده‌ایم:
| آلمانی | فارسی | تلفظ فارسی به آلمانی | تلفظ آلمانی |
|---|---|---|---|
| Ich habe ein Auto. | من یک خودرو دارم. | ایخ هابه آین آوتو. | ɪç ˈhaːbə aɪ̯n ˈaʊ̯to |
| Ich fahre mit dem Auto. | من با ماشین می‌روم. | ایخ فاره میت دِم آوتو. | ɪç ˈfaːʁə mɪt deːm ˈaʊ̯to |
| Ich fahre mit dem Taxi. | من با تاکسی می‌روم. | ایخ فاره میت دِم تاکسی. | ɪç ˈfaːʁə mɪt deːm ˈtaksi |
| Das Auto ist rot. | خودرو قرمز است. | داس آوتو ایست روت. | das ˈaʊ̯to ɪst ʁoːt |
| Ich muss das Auto tanken. | باید خودرو را بنزین بزنم. | ایخ موَس داس آوتو تانکن. | ɪç mʊs das ˈaʊ̯to ˈtaŋkən |
اصطلاحات قطار
در این بخش برای شما لیستی از اصطلاحات تردد با قطار را آورده‌ایم:
| آلمانی | فارسی | تلفظ فارسی به آلمانی | تلفظ آلمانی |
|---|---|---|---|
| Ich habe ein Zugticket. | من یک بلیط قطار دارم. | ایخ هابه آین تسوگ‌تیکِت. | ɪç ˈhaːbə aɪ̯n ˈt͡suːkˌtɪkɛt |
| Ich fahre mit dem Zug. | من با قطار می‌روم. | ایخ فاره میت دِم تسوگ. | ɪç ˈfaːʁə mɪt deːm t͡suːk |
| Ich bin am Bahnhof. | من در ایستگاه قطار هستم. | ایخ بین آم بان‌هوف. | ɪç bɪn am ˈbaːnˌhoːf |
| Der Zug hat Verspätung. | قطار تأخیر دارد. | دِر تسوگ هات فِرشپِتونگ. | deːɐ̯ t͡suːk hat fɛʁˈʃpɛːtʊŋ |
| Ich kaufe eine Fahrkarte. | من یک بلیط می‌خرم. | ایخ کَوفه آینِ فارکارتِ. | ɪç ˈkaʊ̯fə ˈaɪ̯nə ˈfaːɐ̯ˌkaʁtə |
اصطلاحات اتوبوس
در این بخش برای شما لیستی از اصطلاحات تردد با اتوبوس را آورده‌ایم:
| آلمانی | فارسی | تلفظ فارسی به آلمانی | تلفظ آلمانی |
|---|---|---|---|
| Ich habe ein Busticket. | من یک بلیط اتوبوس دارم. | ایخ هابه آین بوس‌تیکِت. | ɪç ˈhaːbə aɪ̯n ˈbʊsˌtɪkɛt |
| Ich fahre mit dem Bus. | من با اتوبوس می‌روم. | ایخ فاره میت دِم بوس. | ɪç ˈfaːʁə mɪt deːm bʊs |
| Ich steige an der Haltestelle aus. | من در ایستگاه پیاده می‌شوم. | ایخ شتیگه آن دِر هالت‌شتله آوس. | ɪç ˈʃtaɪ̯ɡə ʔan deːɐ̯ ˈhal̩tɛˌʃtɛlə aʊ̯s |
| Der Bus kommt gleich. | اتوبوس به زودی می‌آید. | دِر بوس کُمپ گلایش. | deːɐ̯ bʊs kɔmt ɡlaɪ̯ç |
| Ich warte auf den Bus. | من منتظر اتوبوس هستم. | ایخ وارته آوف دِین بوس. | ɪç ˈvaʁtə aʊ̯f deːn bʊs |
